آموزش کودکان و اهمیت درک مفاهیم

شاید بگید آموزش کودکان و اهمیت درک مفاهیم یعنی چی و به چه دردی میخوره؟ بزارید اینطوری شروع کنیم …

ما خودمون‌ مهد کودک نرفتیم. یعنی راستش واسه بچه‌های دهه شصتی مهد کودک و آموزش کودکان یک نوع قرتی بازی محسوب میشد. ولی خب درسته که نخوردیم نون گندم اما دیدیم دست مردم. این کلاس زبان‌هایی هم که ما اخیرا در مهد کودک‌های ایران میبینیم چیزی جز از سر باز کردن نیست. اینکه یک کتاب زبان بخری و بدی دست یک دختر جوون که دو کلامی انگلیسی سرهم میکنه! در یک اتاق ۱×۲ با ۱۰ تا بچه که دارن از سر و کول هم‌ بالا میرن! و فقط منتظرن زنگ بخوره و اون معلم دست از “با صدای بچه گونه انگلیسی حرف زدنش” برداره که اسمش آموزش کودکان نمیشه.

کار باید اصول داشته باشه. یک منطقی، فکری، فلسفه ای و خلاصه بگم ” هدف” داشته باشه.

ما معتقدیم آموزش کودکان یعنی، بچه وقتی میره مهد کودک هم باید عملا زندگی کنه. نباید حس کنه رفته یک جای فانتزی. یعنی در حالی که صبحانش رو میخوره، یاد میگیره چطوری نونش رو با بغل دستیش قسمت کنه؛ ورزش کنه، بره تو حیاط و تا میشه با طبیعت خو بگیره. سر ظهر سرش رو روی یک بالش با بغل دستیش بزاره و قصه گوش بده. با هم موسیقی گوش بدن، شعر بخونن، خودشون دکمه هاشون رو باز و بسته کنن و بند کفششون رو ببندن. خونه بسازن. خمیر بازی کنن. آشپزی کنن. یاد بگیرن تشکر کنن. ارزش نعمتی که میخورن رو بدونن. حالا در حین همه این کارها که دارن زندگی رو زندگی میکنن، با سیستم ما، اونم غیر مستقیم، مفهوم راست و چپ، بالا، پایین، رنگ ها، شکل ها، اعداد، جنس، نرم، سفت، احترام، محبت، دوستی، سلامتی، تفاوت، شباهت و … آموزش میبینن.

خلاصه، اول مفهوم این لایه های زیرین قدرت تفکر رو یاد بگیرن و بره توی گوشت و پوستشون تا بتونیم آمادشون کنیم برای رده های بالاتر فکر کردن. مثل حل مساله و تفکر انتقادی که لازمه آموزش کودکان برای زندگی آینده‌شون هست.
آخ که اگه یکی هم بود اول مفهوم زندگی کردن رو به ما یاد میداد و قدرت فکر کردن رو از کوچکی در همون مهد کودک ها به ما آموزش میداد، به جای حفظ طوطی واری الفبا و اعداد و شعر و امثالهم، حتما که دنیای روشن تری داشتیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *